اسناد فرهنگی| اشعار سروده شده شهید «طهماسب قادرینيری»
شنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۵۳
از شهید «طهماسب قادرینيری» اشعاری به یادگار مانده است که نوید شاهد اقدام به انتشار آن کرده است.
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استانتهران، شهيد «طهماسب قادری نيری»، یادگار «محمد» و «ملوک» یکم مرداد ماه ۱۳۴۳در شهرستان اردبیل به دنیا آمد. وی تا دوم راهنمایی درس خواند و سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت این شهید گرانقدر ششم اردیبهشت ماه ۱۳۶۲ در شمال فکه به اسارت رژیم بعث عراق درآمد و بر اثر شكنجههای دشمن به شهادت رسيد و پیکرش در سال ۱۳۷۰ به میهن اسلامی بازگشت.
سرودههای شهید «طهماسب قادرینيری» را در ادامه میخوانید:
به نام خدا آرامش دهنده قلبها
بر چشم مجروح من منگرید
و با چوب افسوس بر سرم مزنید
و در خیالهای گذاری خویش گمان مبرید
که تنها با تاریکی آشناسیم
که تنها سرود غم من سرایم
که تنها در دریای اندوه غرقم
و به دنبال ساحلی ناپیدا میگردم
و در زندان تار دیدهام به دنبال امیدی میجویم
و با یار با رنگ با نور غریبم
و سخت از این عالم دگرگونم
آری گمان مبرید
من پشت این پلکهای سنگینم
عالمی دارم زیبا با نور
صبوهای میبینم چو رخسار صور
نخلستان دارم مایه سرور
نمازی دارم تار با شمع هوالعقور
کویری دارم که نیست شور
باغی دارم که نیست ز گل دور
میخواند درونش بلبل صبور
ها صوفی دارم وسیع
که تو با تصورش میشوی کور
فردوس دارم با برگ سبز رو
آری گمان مبرید و بیگانه دلداری
دلم میخواهد فریاد بزنم که ای بیگانگان
که آری ای صبرشدهها که آری ای کاروانیان
به ایستید به این وادی باصفا
به این آیه درد به این فضای به نور
به این عالم بس زیبایی میآیید
بر چشم مجروح من منگرید
و با چوب افسوس بر سرم مزنید
و در خیالهای گذاری خویش گمان مبرید
که تنها با تاریکی آشناسیم
که تنها سرود غم من سرایم
که تنها در دریای اندوه غرقم
و به دنبال ساحلی ناپیدا میگردم
و در زندان تار دیدهام به دنبال امیدی میجویم
و با یار با رنگ با نور غریبم
و سخت از این عالم دگرگونم
آری گمان مبرید
من پشت این پلکهای سنگینم
عالمی دارم زیبا با نور
صبوهای میبینم چو رخسار صور
نخلستان دارم مایه سرور
نمازی دارم تار با شمع هوالعقور
کویری دارم که نیست شور
باغی دارم که نیست ز گل دور
میخواند درونش بلبل صبور
ها صوفی دارم وسیع
که تو با تصورش میشوی کور
فردوس دارم با برگ سبز رو
آری گمان مبرید و بیگانه دلداری
دلم میخواهد فریاد بزنم که ای بیگانگان
که آری ای صبرشدهها که آری ای کاروانیان
به ایستید به این وادی باصفا
به این آیه درد به این فضای به نور
به این عالم بس زیبایی میآیید
و بر خدر باشید که سخت بیراه میروید
راه دلدار اینجاست، راه وصال اینجاست
راه لقا اینجاست این راهی که میروید راه فراق است نه دلدار... نه وصال
نه لقا... به این عالم زیبایی من آیید
اینجا لیلهقدری که تو پس از ماهها
او را مییابی و پس از ثانیهها از دست میدهی
اما لیلهقدر من اینجاست عرش ملکوت اینجاست
که در گلدستههایش
ندای سلام هیحتیمطلعالفجر بر پاست
در میان مردم و کوچه و بازارش
صلح و صفاست در این شهر
دو رنگی کذب ناپیداست
و در الف شهرش غوغاست
آری گمان مبرید
بگذارید برایتان فضای واژهها را بشگافم
و به شما بگویم که یک لحظه دیدهای خود را از این دنیا
از این مرداب از این کرداب تند کرداب بربندید
و ببینید آنچه را که من میبینم آری گمان مبرید دیدن
رویار گمان مبر با چشم است دیدن رویار در اصل
شرطش با قلب است آری، آری گمان مبرید
عالم من زیباست، عالم من عالم غوغاست
عالم من عالم خوش هوا و خوش نواست
عالم من عالم آشناس آری، آری عالم من عالم زیباست.
راه لقا اینجاست این راهی که میروید راه فراق است نه دلدار... نه وصال
نه لقا... به این عالم زیبایی من آیید
اینجا لیلهقدری که تو پس از ماهها
او را مییابی و پس از ثانیهها از دست میدهی
اما لیلهقدر من اینجاست عرش ملکوت اینجاست
که در گلدستههایش
ندای سلام هیحتیمطلعالفجر بر پاست
در میان مردم و کوچه و بازارش
صلح و صفاست در این شهر
دو رنگی کذب ناپیداست
و در الف شهرش غوغاست
آری گمان مبرید
بگذارید برایتان فضای واژهها را بشگافم
و به شما بگویم که یک لحظه دیدهای خود را از این دنیا
از این مرداب از این کرداب تند کرداب بربندید
و ببینید آنچه را که من میبینم آری گمان مبرید دیدن
رویار گمان مبر با چشم است دیدن رویار در اصل
شرطش با قلب است آری، آری گمان مبرید
عالم من زیباست، عالم من عالم غوغاست
عالم من عالم خوش هوا و خوش نواست
عالم من عالم آشناس آری، آری عالم من عالم زیباست.
والسلام
منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران
نظر شما